به گزارش مشرق، منصور منشی زاده شعر زیر را به دنبال حملات گسترده‌ صهیونیست‌ها و سکوت عجیب سران دنیا نسبت به کشتار مردم غزه، سروده است:

غزه! و ما ادراک غزه! روضه ی عریان

شرما به ما گر نام خود را می نهیم انسان

شرما به ما راحت چو گوشی بر خبر داریم

بی آنکه اشکی بر بصر خون بر جگر داریم

آنجا سپاه هرزه و بی شرم اسرائیل

غرقاب خون کرده حدود بحر را تا نیل

آنجا نفس ها میشود محبوس در سینه

زآدم غرامت میستاند نسل بوزینه

باریکه غزه شده جولانگه شیطان

حق توحش گیرد آنجا گرگ از انسان

قی کرده غیرت را امیران خلیج آنجا

فرقی ندارد آدمی با چون هویج آنجا

نفت است در رگ هایشان جاری بجای خون

نفتی که وسعت میدهد بر دشمن صهیون

در غزه هر کودک که بر دنیا گذارد پا

آغوش مرگ آماده، بهرش می شود ماوا

ای وای بر ما وای بر ما وای بر ما وای

اینجا هزاران حرف نابشنیده دارد وای!

ای غیرت پژمرده بایستی شکوفا شی

ای خنجر، از شال کمر باید هویدا شی

از تیغ می باید شنید حرفی اگر باقی است

از تیغ میباید چشید می چون که او ساقی است.

آه ای جهولان عرب مستان قدرت، آه

روزی کند بیدارتان شلاق عبرت، آه

عبرت بگیرید از دلیران از یمانی ها

مادر نزاییده چو اینان دودمانی را

رهط شعیب، احبار موسی، قوم همدانند

مثل بریر و عابس و چون عبد رحمانند

نسل اویس و نافع و مقداد و مالک ها

نسل ابابیل و صواریخ، نسل هالک ها

آری یمن آبستن آخر زمان باشد

اهلش همان یاران صاحب الزمان باشد

روزی که قدس آزاد گردد روز دوری نیست

آری ظهور منتقم در عهد دوری نیست.